بردیابردیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

بردیا جونم

تمام هستیم

1392/9/22 18:12
نویسنده : عالمه
643 بازدید
اشتراک گذاری

همه اینها برای توست

تا لبخندی بزنی 

و من

آرام بگیرم

ساز دستهایم را کوک کرده ام

تو را می شناسند

مگر میشود

خاطره باشد و تو نباشی...؟

کافی ست

نه با چشم

با دل ات

من را بخوانی...


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (34)

مامان محمدحسین
22 آذر 92 20:03
ممنون عزیزم که بهمون سر میزنی و به یادمونی... راتش محمد خیلی بهونه گیر و لجباز شده.... اصلا اجازه نمیده بیامو و عکساشو بذارم.... قول میدم در اولین فرصت این کار رو بکنم.... دوستون دارم هوارتا .....
عالمه
پاسخ
خواهش میکنم خوب دوستتون داریمبچه ها همشون تو این سن همینطورن گلم
مامان لي لي
22 آذر 92 20:41
فداي تو لپي من
عالمه
پاسخ
خدانکنه خاله مهربونم
سحر
23 آذر 92 19:31
خاله قربونت بشه عزیزدلم چقد شما نااااااااازی عزیزدلم.... خوبی عالمه جونم؟؟؟؟؟؟؟؟
عالمه
پاسخ
مرسی سحر جونمانشاالله یکی نازترشو خدا به شما بدهمرسی گلم یه دوروز نبودم رفته بودم مهمونی
مامان بردیا شیطون
24 آذر 92 15:29
چه نازه وای قربونش برم
عالمه
پاسخ
خدانکنه خاله جونمممنونم
مامان عروسک
24 آذر 92 18:56
و یه عالمه بوووووووووووووسسسسسسسس واسه بردایا جون و مامان گلش.
عالمه
پاسخ
مرسی خاله جون مهربونم
مامان لي لي
25 آذر 92 5:46
سلام ما اومدييييييم
عالمه
پاسخ
میام پیشتتتتتتتتتتتتتتتت
مامان لي لي
25 آذر 92 5:47
خواهر اون حس عاشقانه داشت خفم ميكرد پست و گذاشتم الان تموم شد اومدم يه سر به تو بزنم و برم بخوابم دو ساعت ديگه بايد سركار باشم
عالمه
پاسخ
عزیزم من دوساعت قبلتر از این کامنتت خوابیده بودم دیگه نتونستم بیدار بمونم
مامان لي لي
25 آذر 92 5:48
براي برديا جون و مامان گلش
عالمه
پاسخ
عاشقتمممممممممممم
مامان محمدحسین
25 آذر 92 22:29
@...............@..........@............@@@@@..........@ @@..........@@......@.....@......@..........@......@....@ @.@........@.@....@.........@....@..........@....@........@ @..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@ @...@....@...@....@.........@................@....@.........@ @....@..@....@....@.........@................@....@.........@ @.....@@.....@....@.........@................@....@.........@ @......@.......@....@.........@................@....@.........@
عالمه
پاسخ
اومدمممممممممممممممممم
تارا
26 آذر 92 14:12
سلام دوست گلم مرسی که اومدی وبم انشاله که پسرگل شماهم همیشه سالم وشادباشهههههههبااجازه لینکتون میکنم
عالمه
پاسخ
خواهش میکنم گلم منم با افتخار لینکتون میکنم
مامان لي لي
26 آذر 92 15:52
من لي لي ساعت 15:51 دارم ميرم خونه I love you alameeeeeeeeeh
عالمه
پاسخ
رفتن خونه بعد کار خیلی حال میده اجی جونممنم دوست دارم
سحر
26 آذر 92 17:55
قربونت برم خواهری نانازم... عالمه جون خصوصی نداشتم
عالمه
پاسخ
ثبت نشده سحر جونم دوباره برات میزارم
بیتا
26 آذر 92 19:35
اییییییی جان موش بخورتش بردیا کوچولو رو ...... عالمه جون دعا کن نینیم بیاد اشکال نداره حرصم بده ، حرص دادنش هم شیرینه . [پاسخ مرسی بیتا جونم انشاالله میاد گلم فقط صبر داشته باش
مامان عروسک
26 آذر 92 20:08
.......آپم........
عالمه
پاسخ
میام گلم
سحر
27 آذر 92 11:26
مامانی خوجل خصوصی
عالمه
پاسخ
مامان بردیا شیطون
27 آذر 92 14:40
چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری.
عالمه
پاسخ
مامان بردیا شیطون
27 آذر 92 15:25
حتما حواسم هست.... عکسم توی قسمت بدون شرح وب بردیا هست مگه ندیدی؟؟؟؟؟؟؟ رمزش رو واست میزارم خصوصیت رو چک کن
عالمه
پاسخ
رفتم دیدممممممممممممم
سحر
27 آذر 92 16:12
خصوصی عزیزدلم
عالمه
پاسخ
مامانی درسا
28 آذر 92 1:38
تمام هستیت خوش ..... سلامت و همیشگی انشاالله هر چه از روشنی و سرخی داریم برداریم کنار هم بنشیینیم و بگذاریم که دوستی ها سدی باشند در برابر تاریکی ها یلدایتان رویایی…روزهایتان پر فروغ،شبهایتان ستاره باران! راستی به این آدرس برین و توی قرعه کشی شب یلدا شرکت کنین http://mylamis.com/yalda//?ref=f65f3d54d83d295974e29e82096b8ef4
عالمه
پاسخ
مامان بردیا شیطون
28 آذر 92 11:53
ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم, کمی با کفش های او راه بروم
عالمه
پاسخ
mamanenini
28 آذر 92 12:57
سلام خانومی ممنون که بهمون سر میزنید و به یادمونید..
عالمه
پاسخ
سلام عزیزم خواهش میکنم
سحر
28 آذر 92 13:00
عالمههههههههههههههه عاشقتم. نه خانومی تو وبم اصلا عکس ندارم. چشم سر یه فرصت مناسب یه عکس برا تو میذارم
عالمه
پاسخ
مرسی عزیزمممممممممممممممممممممممن بیشتر گلمیییییییییی سحر جونم
مامان ستاره
28 آذر 92 14:47
زمز تو خصوصی دادم عزیزم
سحر
29 آذر 92 12:23
خصوصی
مامان ستاره
29 آذر 92 12:55
سلام عزیز دلم ... خوبی ... من دیگه نمیام وب آخه یکی اومده نظر گذاشته هر چی از دهنش در اومده گفته آخرشم میگه اگه نکشی کنار ویروسسیت میکنم من نمی دونم این کیه که این قدر مریضه اسم هم نذاشته من دیگه نمیام حلالم کن دوست خوبم ... دلم برات خیلی تنگ میشه اینقدر ناراحتم همینو کپی میکنم به بقیه و دیگه حوصله نوشتن ندارم ... دوستت دارم بوس
عالمه
پاسخ
عزیزم خودتم میگی مریض نباید به اینجور آدما بها داد خیلی ناراحت شدم
سحر
29 آذر 92 13:44
پاییز ثانیه ثانیه می گذرد، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه تمام برگ های رقصان پاییز برایت آرزوهای خوب دارد. عمرت یلدایی، دلت دریایی، روزگارت بهاری یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم . . .
عالمه
پاسخ
بیتا
29 آذر 92 18:50
سلام دوست مهربونممم من ایییییی بد نیستم ، شما چطوری ، بردیا کوچولو خوبه ؟ ..انشالا همیشه خوش و سالم در کنار هم باشید .... پیشاپیش یلدات هم مبارک ............ یادت نره منو دعا کنی .
عالمه
پاسخ
سلام عزیزم ممنونشما هم واسه ما دعا کن
مامان محمدحسین
29 آذر 92 18:57
شب یلداست؛ شبى که در آن انار محبت دانه مى شود و سرخى عشق و عاطفه، نثار کاسه هاى لبریز از شوق ما؛ شبى که داغى نگاه هاى زیباى بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج مى گیرد و بالا مى رود. یلدایتان مبارک....
عالمه
پاسخ
سحر
29 آذر 92 19:29
چی شده خواهری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ نگران شدم
عالمه
پاسخ
چیزیم نیست سحرجونم من همینطوریم چند وقت یه با یه فاز افسردگی میگیرم
سحر
29 آذر 92 22:52
خصوصی خانوم گل
عالمه
پاسخ
مامان لي لي
30 آذر 92 6:05
یک ترانہ مےتواند لحظہ اے را تغییر دهد . . . یک ایده مےتواند دنیایے را عوض کند . . . یک قدم مےتواند سفرے را آغاز کند . . . اما یک دعا مےتواند حتے ناممکن را ممکن کند . . . زیرا ضامنش خداست . . . بضمانت او دعايتان مےکنم تا ھیچ سنگے در راھتان نباشدو تا ابدشاد باشيد . . .يلداي زيباتون مبارك
عالمه
پاسخ
مامی ارمیا
30 آذر 92 12:32
یلدات مبارک خاله جون . انشالله عمرت به بلندای شب یلدا باشه با عافیت و سلامت
عالمه
پاسخ
ممنون گلم همچنین شما
بیتا
12 دی 92 12:10
جیگر طلاااااااااااااااااااا ....یادن نره خاله رو دعا کنی باشه؟؟؟؟.... آخه تو خیلی پاکی ، خدا بهت نه نمیگه
عالمه
پاسخ
حتما خاله جونمدوستای من میگن بردیا یه معجزست واقعا همینه من تا دو ماهگی نمیدونستم و تو اون دو ماهعه خیلی عصبی شدم و کارای سنگین کردم حتی لک میدیدم واسه همین زیره میخوردم تا پ شم چون زیره کمرو شل میکنه ولی خدا میخواست که بردیا بیاد نی نی توام میاد بیتا جونم ولی به وقتش.....
مامان اهورا (نرگس)
14 دی 92 13:41
چقدر زیبا و با احساس!!!!!!!!!!!!!!! فدای تو نانازی...
عالمه
پاسخ
قربونتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بردیا جونم می باشد