این روزها.............
این روزها............. 
بردیای عزیزم باورم نمیشه روزها انقدر زود گذشت بعضی از روزا که به شیرین کاریات نگاه میکنم یاد سال قبل که نوزاد بودی میفتم چقد روزارو میشمردم و آرزو میکردم زودتر شیطون بشیِ،راه بریو قربون صدقت برم...
وای بردیا نمیدونی این روزا چقدر شیرین شدی؛وقتی بهت میگم پیشی چی میگه با چه ذوقی میگی میو میوووو،هاپورو با چه هیجانی میگی هاپ هاپپپپپپپپپپ جوجورو با چه نازی میگی جیک جیکککک گاوو با چه حالتی میگی ماماماااااا کلاغرو چه محکم میگی آرآرآر.........
با چه شوری بهم اعضای صورتتو نشون میدی؛چشماتو،ابروهاتو،دماغو لبو مو گوشاتو........
خدارو شکر میکنم روزاییرو که انتظارشو میکشیدم فرا رسید؛قشنگم وقتی چیزی میخوریو آثارش رو صورتت میمونه خودت پاکش میکنی،با گوش پاک کن گوشاتو تمیز میکنی و یه وقتایی که خرابکاری میکنی خودت یواشکی تند تند تمیز میکنی که من نبینم و ناراحت بشم......
اپیلیدی مامانو به دست و پاهات میکشی،موزر باباییرو رو صورتت میکشو مثل بابایی ریشاتو میزنی،آخ قربونت برم مامانییییییییی
خلاصه نازنینم کارای شیرینت همرو غافلگیر کرده چند شب پیش که خونه باباجون بودیم من داشتم نماز میخوندم که خونه پر شد از صدای قه قه و خنده و بوسای بابایی جون حالا کاری که همرو به خنده وا داشته بود این بود...پی پی کرده بودی و از اونجاییکه تا پی پی میکنی عادت داری تمیز بشی خودت از کیفم پوشکتو برداشته بودی و چون منو پیدا نکرده بودی پو شکتو دادی به بابا جون که عوضت کنه.....
ناخن گرفتنتم که شده معضل؛چون دوست داری خودت انجام بدی مثل برس کشیدن موهات که خودت اینکارو میکنی .یه کار جالب دیگه هم که میکنی،هندزفری گوشیمو بر میداری میزاری تو گوشات ومثلا آهنگ گوش میکنی.
نفسم هر چیزیو که میخوای میگی آبی،هر چی که به نظرت عجیب میاد با تعجب میگی آآآآآآآ.
صدای زنگ در و تلفن که میاد تند تند میگی دیه دیه یعنی کیه کیه،وقتی بدو بدو میکنیو زمین میخوری پشت سر هم میگی آخ آخ....
وقتی ازت میپرسم بابایی کو میگی اینا اینااااااااااااااااااا.به زبون شما عامه :عالمه،تار:گیتار،نانا:اهنگ برام بزارید،توووو:میتو....
خونه عمو اینا که میری دیگه هیچیییییی تازگیا اسم وسایل خونرو یاد گرفتی همش با انگشت نشون میدی ،صدای غرغرت برای گذاشتن نانا تا پایین میاد و صدای خندت وقتی که موفق میشی و صدای پاهات و بدو بدو هات،منم پایین دلم برات غش میره و پله هارو دوتا یکی میدوم تا برسم طبقه بالا و محکم بغلت کنم و غرق در بوسه کنمت....
عشق کوچولوی مامان یه کار خیلی نانازی که میکنه و مامان عاشقشه اینه:بوسای صدادارو محکم میفرسته
عزیز مامان،تو بهترین هدیه از خدای مهربونی؛با تمام وجود دوست دارمممممممممم
به قول تو خیلی خطر داره
ممنون که به خاطر من وصل شدی به نت
براش شياف گذاشتم فرخنده ام اين چند روز داروهاش رو به موقع داده الان زنگ زدم به دكترش مرتيكه أحمق ميگه إيراد نداره بايد دوره ي نقاهت اش طي شه منم تلفن و قطع كردم خدايي دوبار بردمش دكتر الكي الكي
