بردیابردیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

بردیا جونم

حرم امام رضا(ع)

چه زیارتی شدبردیا جونم واسمون یه خاطره ساخت اخه تا رسیدیم حرم بردیا جونمم که  ببخشیدا ...اسهال شده بود ...بله دیگه تمام لباساشو کثیف کرد منم یادم رفته بود لباس براش بردارم فقط یه مای بیبی برداشته بودم و چه بد شانسیی مجبور شدیم از بیرون سلام بدیم و زود برگشتیم خونه عمه مریم و واسمون شد یه خاطره موندگار. ...
15 شهريور 1392

این روزا.........

سلام بردیای عزیزم ١٤هم  ماهگردتولدته  هنوز راه نمیری ولی مبلو میگیری بلند میشی عاشقتم عاشق لحظه لحظه رشد کردنت وقتی میگی ماما یا بابا میخوام بخورمت تازگیام که خجالت میکشی  سرتو میزاری رو شونم یا اینکه نی نی میبینی مخصوصا نی نی دختر بغلشون میکنی تا ببوسیشون این روزا خیلی شیرینو خواستنی شدی ومن این روزا به فکر تولدت هر روز به وبلاگ بقیه نی نی ها سر میزنم تا  ازشون ایده بگیرم و یه تولد خوب برات بگیرم.
14 شهريور 1392

مشهد

بردیا جونم تو اولین سفرت یه خاطره بد واسمون موند چون شما به شدت مریض شدی وما شبانه بردیمت کلینیک شبانه روزی چون شبای قدر بود همه جا بسته بود شما به شدت حالت بد شده بود اقای دکتر میگفتن گرما زده شدی وچون رفته بودیم روستا اب و هوای اونجا بهت نساخت و باعث شد شما اسهال استفراغ شی و کار من توی اون دو روز شده بود گریه و بابا مهدی اعصابش بهم ریخته بود اخه شما خیلی کوچولوی و توی این عکس  هم که یکم بهتر شدی بردیمت  تاب بازی اخه خیلی دوست داری  راستی توی مشهد سومین مرواریدتم در اومد اخه دومین دندونتم توی امامزاده داود (ع)دراومد و همه میگفتن بردیا واسه ما سوغاتی دندون میاره. ...
14 شهريور 1392

13مهر

بردیای عزیزم امشب یاد  اولین روزای تولدت افتادم چقد زود داره یکسالت میشه انگار همین دیروز بود یه غروبه ٥شنبه که لگد زدنات زیاد شد اون شب دلم خیلی گرفته بود باهات چقد حرف زدم  بهت گفتم بردیا زودتر بیا کنارم و تو اون شب انگار حرفامو شنیدی دو هفته زودتر بدنیا اومدی ساعت ١١شب بود شام عدسی داشتیم بابا تازه از سر کار اومده بود که دردم شروع شد رفتم طبقه بالا به زن عمو گفتم و رفتیم بیمارستان میلاد ساعت ٢ بستری شدم و شما ٧.٢٠ صبح جمعه به این دنیا قدم گذاشتی روزا کناره تو خیلی زود شب میشه و شبا زود صبح از خدا ممنونم که منو زن افرید تا لذت مادر شدن را درک کنم یا تو کناره تو همه چی قشنگه خیلی دوست دارم.
5 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به بردیا جونم می باشد